به‌خاطر دارم از زمان کودکی، علاقه بسیار زیادی به کنسول‌های بازی داشتم. آتاری نخستین دستگاهی بود که روزگارم را با آن سپری می‌کردم و با وارد شدن میکرو جنیوس که یک کپی از کنسول فامیکام نینتندو...به‌خاطر دارم از زمان کودکی، علاقه بسیار زیادی به کنسول‌های بازی داشتم. آتاری نخستین دستگاهی بود که روزگارم را با آن سپری می‌کردم و با وارد شدن میکرو جنیوس که یک کپی از کنسول فامیکام نینتندو بود، سطح بازی کردن خودم را ارتقا دادم. پس از آن به سراغ کنسول موفق سگا یعنی جنسیس رفتم و به ترتیب با پلی استیشن وان و حتی دریم‌کست، خاطرات بسیار خوبی را سپری کردم.

با آنکه بیشتر شدن سن و به طبع آن فرصت کم‌تر برای بازی من را از کنسول‌ها دورتر می‌کرد اما با خرید یک PSP که بهترین کنسول پرتابل زمان خودش بود، تجربه متفاوتی را کسب کردم، مدتی را هم با پلی استیشن ۲ و ۳ سر کردم و در گام آخر و در همان روزهای نخست عرضهایکس باکس وان، یک نمونه از همان کشور مالکش (آمریکا) تهیه کردم تا نخستین تجربه‌ام را با یک کنسول نسل هشتمی و کینکت معروفش کسب کنم.

در این بین شاید کم‌ترین تجربه را همیشه از دستگاه‌های نینتندو داشتم، با آنکه میکرو جنیوس کپی از نینتندو فامیکام بود اما باز یک دستگاه اصیل ژاپنی محسوب نمی‌شد و اگرچه از Wii و حتی DS هم استفاده کرده بودم اما هیچ‌گاه نتوانسته بودند آن لذتی که از کنسولی چون پلی‌استیشن برده بودم، برایم ایجاد کنند و با معرفی Wii U و مشاهده آن در اخبار، رسما خط پر رنگی بر روی نام نینتندو و آن کنسول زشت و بدقواره جدیدش کشیدم!

در واقع آن دستگاه کاری کرد که مانند بسیاری از کارشناسان صنعت گیم، یک شکست بزرگ را برای این سازنده بزرگ ژاپنی متصور شده و در انتظار بالا بردن دست‌ها در میان دو غول این صنعت یعنی سونی و مایکروسافت باشم، اما ناگهان نینتندو ورق را برگرداند! به‌خاطر دارم روزی که مشخصات جدیدترین کنسول این کمپانی یعنی سوییچ را می‌خواندم، با گذر از هر سطر علاقه‌ام به آن بیشتر می‌شد. خلاقیت بالای نینتندو در کنار ظرافت و اکسسوری‌های عالی، کاری کرده بودند  کارستان! از همان لحظه دانستم که سوییچ جدیدترین کنسول بازی برای من است و در اولین فرصت، یک دستگاه با جوی کان‌های خوش‌رنگ آبی و قرمزش را خریدم.

نینتندو در ساخت سوییچ به‌قدری خلاقیت، ظرافت و هوشمندی به خرج داده بود که تمام ذهنیت بد درباره Wii U را به کناری گذاشته و عاشق سوییچ شدم! به همراه آن برترین بازی تولید شده برایش یعنی زلدا را گرفتم و بهترین تجربه بازی کردنم پس از داشتن انواع و اقسام کنسول و بازی‌ها را به‌دست آوردم! ترکیب سوییچ و زلدا به‌قدری برایم جذاب بود که می‌توانستم بدون احساس هرگونه خستگی، ساعت‌ها با آن بازی کنم و هر ساعت خودم را برای ادامه دادنش مشتاق‌تر ببینم.

سوییچ کاری کرده بود که دوباره آن روزهای دور کودکی و اشتیاق وافر برای ساعت‌ها بازی کردن را پیدا کنم و پس از چند ماه نیک دانستم که نینتندو سوییچ، به‌راستی برترین کنسول این روزهای بازار است، اما چرا؟

۱- یک پرتابل واقعی!

شاید پیش از این سونی و همین کمپانی نینتندو با ارایه محصولاتی چون PSP و DS، ورود نسبتا موفقی به بازار کنسول‌های همراه داشتند. موبایل‌های امروزی به‌خصوص پرچم‌داران هم با توجه به قدرت سخت‌افزاری بالا، به نوعی یک وسیله بازی همراه هستند اما سوییچ را بایستی نسبت به همگی برتر دانست.

در مقایسه با گوشی‌های موبایل، تفاوت اصلی به عناوین بازی‌ها بازمی‌گردد که قابل قیاس با یکدیگر نیستند و در واقع سوخت اصلی کار که بازی است، در اینجا سوییچ را کاملا برتر می‌کند و در برای کنسول‌های دیگر چون PSP و DS، سوییچ از سخت‌افزار قوی‌تری بهره می‌گیرد و با توجه به جوی‌کان‌های پر امکانات، حالت استند، نمایشگر بزرگ‌تر، جدا شدن دسته‌ها، بازی کردن چند نفره و همچنین بازی‌هایی که برای کنسول‌های ثابت با آن مشترک است، جایگاه بالاتری در مقایسه با مدل‌های پرتابل پیدا می‌کند.

در واقع سوییچ را بایستی اولین کنسول حقیقی بازی دانست که با ارایه عناوین برجسته سایر کنسول‌ها، قابلیت حمل آسان نیز دارد و با توجه به نمایشگر ۶.۲ اینچی اچ‌دی در هر کجا می‌توان با آن بازی کرد و حتی حمل استند اتصال آن به تلویزیون نیز ساده‌تر از کنسول‌هایی نظیر ایکس باکس و پلی‌استیشن بوده و در همه حالتی، یک کنسول قابل حمل و دوست داشتنی است.

در واقع اگر شما جز آن دسته افرادی هستید که سفر زیاد می‌روید، یا حتی دوست دارید کنسول بازی خودتان را به مکان‌های گوناگونی چون دفتر کار، منزل اقوام و… جابجا نمایید، سوییچ ایده‌آل‌ترین انتخاب برای شماست.

۲- خلاقیت یعنی سوییچ

مایکروسافت با افزودن کینکت و سونی با VR، تلاش زیادی کردند تا خلاقیت و به نوعی تغییر را به کالبد کنسول‌های تکراری‌شان اضافه کنند، اما واقعیت اینجاست که بدنه اصلی کار همچنان بدون تغییر ماند و این ابزارها نتوانست حس دارا بودن یک کنسول جدید را به کاربر منتقل کند.

نینتندو در این بین تلاش کرد تا تعریف تازه‌ای از کنسول را برای کاربر خودش ارایه دهد اما در گام نخست و ارایه Wii U با شکست مواجه شد و درست در زمانی که بسیاری تصور می‌کردند این شرکت بزرگ ژاپنی به انتهای کار خودش در مبارزه با سونی و مایکروسافت رسیده است، سوییچ ورق را برگرداند! در واقع برگ برنده نینتندو همین خلاقیتی بود که این بار در کالبد کنسول نمود پیدا کرده بود.

این بار شما کنسولی دارید که هم پرتابل است و هم ثابت! دسته‌های بازی آن هم جدا می‌شوند و هم به کناره‌های کنسول می‌چسبند و جالب‌تر آنکه با اتصال به گریپ، شبیه به یک جوی‌استیک استاندارد می‌شوند. حتی شما می‌توانید جوی کان‌ها (دسته‌های بازی) را بین دو نفر تقسیم کرده و به انجام بازی دونفره بپردازید، در این حالت دو وسیله کوچک به نام رامبل نیز به آن‌ها وصل شده و جوی کان شما را کامل‌تر می‌کند.

این خلاقیت در خود بازی‌ها نیز به‌خوبی رعایت شده و به عنوان مثال در بازی موفقی چون ماریو اودیسه، بازیکن قادر است تا با تقسیم جوی کان‌ها، یک نفر در نقش ماریو و دیگری به عنوان کلاه وی، به‌صورت دونفره بازی کنند! این جوی کان‌ها چون از ژیروسکوپ هم بهره می‌گیرند، با تکان دادن‌شان در فضا نیز قادر به انجام حرکات اضافه هستند و به قدری در سوییچ خلاقیت وجود دارد که شما را به سر شوق می‌آورد.

۳- آینده‌ای که روشن است

تنها نگاهی به آمار فروش این کنسول در مدت زمان نسبتا کوتاه عرضه شده، نشان می‌دهد چه پتانسیل زیادی برای این کنسول کوچک و دوست داشتنی وجود دارد. نگاهی به لیست بازی‌های ارایه شده برای سال ۲۰۱۸ و شرکت‌هایی که یکی یکی به جرگه سازندگان بازی برای سوییچ می‌پیوندند، نشان از آینده روشن سوییچ دارد.

توجه به گذشته نینتندو هم به‌خوبی نشان می‌دهد این شرکت بدین راحتی‌ها کنسول خودش را رها نمی‌کند و در حالی‌که هنوز بازی‌های به روز برای دستگاه‌های قدیمی‌تر این شرکت چون DS و ۳DS عرضه می‌شود، پس تا مدت‌های طولانی خیال‌تان از ساپورت سوییچ آسوده خواهد بود.

از طرفی نگاه نینتندو با شرکت‌هایی چون سونی و مایکروسافت متفاوت است، در حالی‌که آن دو با عرضه پلی استیشن ۴ پرو و ایکس باکس وان ایکس نشان داند کنسول‌هایی قوی‌تر از نظر سخت‌افزاری و حتی حجم و رنگ متفاوت را مد نظر قرار دارند (که می‌تواند موجب سرخوردگی دارندگان کنسول‌های اولیه شود) اما تمرکز نینتندو بر روی طراحی بازی‌هایش بوده و بعید است که بر فرض سوییچ S یا حتی اسلیم و پرو وارد بازار شود.

در واقع یک خریدار با علم بر روی این موضوع که سوییچ تا مدت‌ها همین سوییچ خواهد بود و ساپورت گسترده‌ای از سمت نینتندو و سایر سازندگان خواهد داشت، این کنسول را خریده و ضمن لذت بردن از بازی‌های فعلی، چشم به راه آینده نیز خواهد بود.

۴- تهیه کردن آن گران نیست!

شاید بسیاری فکر کنند در روزگاری که قیمت آی‌فون X تازه از ۱۰۰۰ دلار شروع می‌شود (در کشور ما بالای ۵ میلیون تومان) و گوشی پرچم‌دار سامسونگ یعنی گلکسی نوت ۸ قیمتی حول و حوش ۴ میلیون تومان دارد، پس یک کنسول بازی با مانیتور ۶.۲ اینچی لمسی آن هم با این مقدار از لوازم جانبی چون خود کنسول، استند اتصال به تلویزیون، جوی کان‌ها، رامبل‌ها و گریپ که همگی از کیفیت ساخت مطلوبی هم بهره می‌گیرند، باید قیمتی بالا داشته باشد.

اما بایستی بدانید کل کنسول بازی نینتندو ۳۰۰ دلار بها دارد که در کشور ما با قیمتی در حدود ۱.۵ میلیون تومان قابل تهیه است. یعنی یک تفاوت فاحش با گوشی‌های پرچم‌دار بازار و قیمتی در حد گوشی‌های متوسط و سایر کنسول‌های بازی که البته لوازم جانبی که با نینتندو ارایه می‌شود، حجم بالاتری نسبت به پلی‌استیشن ۴ و ایکس باکس وان دارد.

البته باید به این امر توجه داشته باشید که بهای بازی‌ها در یک حد با سایر کنسول‌هاست و شاید از این جهت برای اکثر علاقه‌مندان به بازی، پرداخت رقم‌های بالای ۲۰۰هزار تومان برای هر عنوان کمی سنگین به‌نظر برسد. به این مورد هم دقت کنید که بازی‌های سوییچ به‌صورت کارتریج که کمی از یک کارت حافظه SD بزرگ‌تر هستند، ارایه می‌شود و بر خلاف دیسک‌های ارایه شده برای پلی استیشن و ایکس‌باکس وان، هم اندازه بسیار کوچک‌تری دارند و هم میزان آسیب دیدگی‌شان کم‌تر است، در هنگام استفاده نیز خیلی دوست داشتنی‌تر بوده و یک حس نوستالژیک که با خلاقیت نینتندو ترکیب شده، به کاربر منتقل می‌کنند.

۵- بازی افسانه زلدا

شاید برای شما عجیب باشد که ما یک بازی را به عنوان دلیل خرید یک کنسول ذکر می‌کنیم اما بازی فوق‌العاده زیبای legend of zelda: breath of the wild که توسط اکثر (و شاید هم همه) رسانه‌‌های معتبر دنیا در صنعت گیم به عنوان برترین بازی سال ۲۰۱۷ معرفی شد، به‌قدری ارزشمند است که می‌تواند به تنهایی دلیل خرید یک کنسول جدید باشد!

اگر بخواهم تجربه شخصی خودم را در این باره بگویم، بایستی اشاره کنم که تقریبا تمام عناوین مشهور دنیا بر روی هر دو کنسول ایکس باکس و پلی استیشن را تجربه کردم و حتی بر روی همین سوییچ، بازی‌هایی چون ماریو اودیسه، ماریو کارت دلوکس و SKYRIM را هم دارم اما به طور معمول پس از صرف نهایت ۲ ساعت، کم کم از بازی کردن خسته می‌شدم ولی درباره زلدا تنها همین را بگویم که پس از ۵ ساعت متوالی بازی کردن، شاید تنها خجالت کشیدن از صرف این همه زمان باعث می‌شد که از پای کنسول بلند شوم!

به جرات و از زبان کسی که از قدیمی‌ترین کنسول‌های بازی تا جدیدترین‌شان را تا به امروز تجربه کرده است به شما می‌گویم که زلدا نه تنها بهترین بازی سال ۲۰۱۷ بلکه برترین بازی تاریخ است! شاید در این جمله تا حد زیادی نظر شخصی هم دخیل باشد اما نگاهی به نمرات کسب شده این عنوان نشان می‌دهد که نینتندو به همان اندازه که در ساخت سوییچ دست به شاهکار زده، در تولید این بازی نیز آن را تکرار کرده است. پس اگر هیچ‌کدام از ۴ دلیل قبلی شما را راضی به خریدن سوییچ نکرده است، مطمئن باشید که legend of zelda breath of the wild چنین کاری را می‌‌کند!